خاطره تقسیم کار بخش ۳

بانام و یاد خدا و برای خدا

پندارنیک + گفتار نیک + کردار نیک = زندگی نیک

در بخش گذشته صحبت از مدیریت قوی آقای معماری که در آن زمان کارفرمای من بود مطرح شد و گفتم که چطور به طور نامحسوس به من یاد دادند که چطور می شود کار ها را تقسیم کرد، و یک مدیر بایستی بلد باشد که چطور کارها را تقسیم نموده و خود فقط مدیریت نماید. ایشان به من آموختند که یک نفر نباید همه کارها را خودش به تنهائی انجام دهد بلکه همه کارها قابل تقسیم کردن هست. این بحث را در این جا موقتا خاتمه می دهم، و شاید در آخر این خاطره خود باز هم به این مطلب به پردازیم.

فعلا در رابطه با پروژه آقای معمار که منجر به ضرر ایشان شده بود صحبت می کنیم؛ پروژه ایشان در یک منطقه کوهستانی قرار داشت، و نیاز به خاک برداری و خاکریزی داشت و زمین طبیعی آن منطقه یک نوع زمین شیستی خیلی سفت بود که خیلی به سختی کنده می شد. نوع زمین از نوعی بود که با انفجار هم با همه هزینه سنگینش چندان کاربردی نمی داشت ، و از آنجایی که در فهرست بها هم قیمتی بابت این نوع زمین ها وجود ندارد، لذا هزینه سنگین خاکبرداری که مقدار آن هم زیاد بود بر اساس فهرست بهای قرارداد جواب گو نبود.‌ و علاوه بر آن خیلی کار ها هم انجام شده بود ولی صورت جلسه نشده بود و در صورت وضعیت هم منظور نگردیده بود. ازجمله این کارها جاری شدن سیلی بود که خسارت سنگینی وارد کرده بود و این مورد هم محاسبه نشده بود. و خیلی موارد دیگر از این قبیل بود که در صورت وضعیت منظور  نشده بود. در نتیجه پروژ راباضعف مالی مواجه کرده بود.

من اوّل شروع کردم؛ یک به یک این مسائل را بررسی کرده و مدارک لازم را تهیه نمایم.  در مورد نوع زمین از کارفرما در خواست کردیم که کمیسیونی جهت بازدید نوع زمین تشکیل داده و نوع زمین را بر رسی نموده و هزینه خاکبرداری را مطابق با هزینه انجام شده پرداخت نمایند. با توجه به اینکه همینطوری که مطرح شد در فهرست بها قیمتی برای این نوع زمین ها پیش بینی نشده است. چون با توجه به تعریف انواع زمین در فهرست بها، این نوع زمین نه زمین سنگی تلقی می شود و نه زمین دج، برای اینکه با این که شبیه زمین دج می باشد ولی خیلی سفت‌ تر از زمین دج می باشد. لذا در این گونه موارد بایستی طبق هزینه ایکه برای کندن آن انجام می شود. قیمت جدید داده شود. و یا معادل هزینه آن درصد سنگ داده شود. گو اینکه من در دوران کاری خود به زمین های این چنینی زیاد برخورد کرده‌ام که حتی در بعضی موارد قیمت صد در صد سنگ هم جواب گوی کندن آن نوع زمین ها نبوده است. در مورد پروژه مورد بحث هم دقیقا یادم نیست این آیتم را چه نوعی حل کردند، ولی خاطرم هست که به نحوی هزینه سنگین خاکبرداری را جبران نمودند.

توضیح اینکه قائدتآ هیچ کارفرمائی نمی خواهد پیمانکارش ضرر نماید. لذا در صورتی که ضرر وارده به پیمانکار منطقی بوده باشد، مسلماً آن را جبران می نماید. در این پروژه هم از آنجایی که یک مدیر پروژه فهمیده و خوش قلبی ازطرف اداره مهندسی آرتش مدیریت پروژه را به عهده داشت. لذا با آگاهی به وضع پیمانکار همکاری لازم را در این مورد به جا می آورد.

اما در رابطه با سیل و خساراتی که وارد کرده بود؛ که این مورد خود یک رقم قابل ملاحظه ای بود، در عین حال که همه از آن آگاهی داشتند ولی هیچگونه صورت جلسه ای تنظیم نشده بود. لذا من پس از تحقیق و بررسی های لازم و آگاهی کامل به جریان اتفاق افتاده، صورت جلسه ای تنظیم کردم که بعد ها نوع تنظیم کردن آن  به نظر خود من هم خیلی جالب می آمد. همانطور که مطرح کردم خسارت وارده به اندازه‌ای زیاد بود که کمتر مهندس ناظری به راحتی زیر بار امضاء آن می رفت. در اینجا من طرفندی پیاده کردم که ظاهر صورت جلسه خیلی کم اهمیت جلوه نماید. یک کروکی کوچک از منطقه سیل بردگی کشیدم و اندازه های واقعی را در آن نوشتم و بعد مقادیر خاکبرداری وخاکریزی مجدد و کارهای انجام شده را به نحوی در صورت جلسه نوشتم که خیلی جلب توجه ننماید. در نتیجه این صورت جلسه به راحتی امضا شد و با درایت و هوشیاری آقای معمار  ابلاغ آن آز طرف کارفرما نیز انجام گردید.

به همبن ترتیب سایر موارد از قلم افتاده و انجام شده مستند گردیده و در صورت وضعیّت منظور شد و کارفرما نیز پس از رسیدگی کامل، مبلغ آنرا پرداخت نمود، که در نتیجه آن آقای معمار هم از ضرر و زیان پروژه نجات پیدا کردند.

مطلب جالب توجهّی که از این پروژه به خاطر دارم؛ هزینه این پروژه می باشد که خیلی بیشتر از آنی که قبلاً پیش بینی کرده بودند شده بود و فرماندهان آرتش نگران این بودند که نکند اختلاصی و یا اشتباهی صورت گرفته است، لذاجهت بررسی آن کمیسیونی از بزرگان ارتش مسؤل بررسی پرونده آن پروژه شده بودند. ولی از آنجائیکه مدارک و مستندات صورت وضعیّت کامل بوده و همه از طرف کارفرما ابلاغ گردیده بود، و از طرفی هم صورت وضعیّت به دقّت تنظیم گردیده و به دقّت هم رسیدگی شده بود. در نتیجه کمیسیون رسیدگی پس از بررسی های زیاد با اشکالی مواجه نشده بودند.

توجّه؛ در تهیّه صورتجلسه و صورتوضعیّت؛ تهیّه کننده باید توجّه و حواس خود را کاملاً جمع نماید که اشتباه و خطائی از خود به جا نگذارد، تا بعد ها موجب دردسر نگردد. (ادامه دارد)

خاطره تقسیم کار بخش دوم
خاطره تقسیم کار، بخش4
Facebooktwitterlinkedinmail

  3 comments for “خاطره تقسیم کار بخش ۳

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *