بانام و یاد خدا و برای خدا.
پندار نیک + کردار نیک + گفتار نیک = زندگی نیک.
تعیین قیمت هزینه های بالا سری به روش منطقی تر ( ۱ )؛
با توجّه به نوع محاسباتی که امروزه برای هزینه های بالاسری انجام می شود و نوع پرداخت آن در پروژه ها رواج دارد چندان درست و منطقی به نظر نمی رسد، لذا بایستی برای محاسبه آن ها روش منطقی تری در پیش گرفته شود.
همانطوریکه در مقالات گذشته هم مطرح شد؛ شرح کارهای مربوط به هزینه های بالاسری در پیوست فهرست بها به طور خیلی دقیق و کاملی مطرح شده است، که تمامی آنها در مقالات گذشته مطرح و بررسی شد، و حالا می پردازیم به اینکه این ردیف ها بهتر است چه گونه قیمت گذاری شود.
۱ – هزینه های بالاسری عمومی؛ یعنی هزینه هائی که نمی توان به کار مشخّصی مربوط کرد، این قسمت و ردیف های مربوط به آن که هزینه های دفتر مرکزی هستند، طرح و شرح این ردیف ها گویای این مطلب هست که پیمانکار هر هزینه ای که انجام می دهد بایستی آن هزینه از طرف کار فرما پرداخت گردد. در مورد تعیین قیمت برای هر تک تک این ردیف ها به صورت در صدی، بخصوص در پروژه ایکه هنوز اجرا نشده و در حال اجرا هم نمی باشد، مشکل و غیر واقعی می شود، و از طرف دیگر این هزینه ها به صورت مستمر در دفتر مرکزی هزینه می شود ، و مسلّماً هر پیمانکاری مجموع هزینه سالانه آن را دارد، لذا از این طریق می تواند هزینه مستمر و متوسّط روزانه خود را مشخّص نموده و داشته باشد، و این هزینه را برای هر پروژه ای که مطرح می شود، به نسبت آن پروژه منظور نماید.
من در گذشته از اینکه اکثر هزینه پیمانکارها در کشور ما نادیده گرفته می شود، خیلی تأسّف می خوردم، به طور مثال می دیدم که پیمانکار ها در مناقصه های متعدّدی شرکت می کنند و برنده هم نمی شوند، در صورتیکه برای هر مناقصه ای کلی هزینه می کنند، و عملاً این هزینه ها به پیمانکار ها تحمیل می شود، که به نظر عادلانه نمی آمد، در صورتیکه در کشور های پیش رفته همه این هزینه ها از طرف کارفرما به پیمانکار پرداخت می گردد، خواه در مناقصه برنده شود و یا برنده نشود، ولی پس از اینکه ردیف های هزینه های بالاسری دفتر مرکزی را به دقّت مطالعه و بررسی کردم متوجّه شدم که آن هزینه ها هم مدّ نظر قرارمی گیرد، منتهی این هزینه ها به پروژه ای که پیمانکار برنده می شود تحمیل می شود، که این هم چندان جالب و منطقی به نظر نمی رسد، به دلیل اینکه اگر پیمانکار آن هزینه ها را در مناقصه مدّ نظر قرار دهد ممکن است مناقصه را نبرد، و اگر هم در نظر بگیرد و در مناقصه هم برنده شود، آن هزینه ها به آن پروژه تحمیل می شود. در نتیجه به نظر می رسد که عادلانه ترین راه این است که هزینه های هر مناقصه ای توسّط کارفرمای مربوطه پرداخت گردد، یعنی اگر پیمانکاری در مناقصه ای شرکت کرد و برنده نشد کارفرما هزینه های مناقصه را به پیمانکار پرداخت نماید. در اینجا مطلبی که قابل تعمّق هست بر رسی اسناد مناقصه در کارفرماها می باشد که بایستی با توجّه به این موارد بوده و پروژه را بی دلیل به پائین ترین قیمت واگذار نکنند.
در مورد پرداخت این هزینه ها و کلیّه هزینه های بالاسری هم بایستی به صورت مستمر و روزانه محاسبه شده و پرداخت گردد. در صورتی هم که پروژه توسّط خود کارفرما اجرا می گردد، بایستی هزینه های بالاسری به صورت مستمر و روزانه محاسبه شده و به حساب پروژه منظور گردد، تا قیمت واقعی پروژه مشخص شود.
در بر رسی ردیف های مربوط به هزینه دفتر مرکزی کاملاً مشخص شده است که هزینه سالانه دفتر مرکزی مطرح هست، نه هزینه دفتر مرکزی به یک پروژه خاص، به طور مثال ردیف های ۱-۱۲٫ و ۱-۱۳٫ به عنوان هزینه تهیّه اسناد برای شرکت در مناقصه ها، و هزینه ضمانت نامه شرکت در مناقصه ها و امثال اینها که طبیعتاً به یک مناقصه خاص مربوط نمی شود، بلکه هزینه تمامی مناقصاتی است که پیمانکار شرکت کرده است، و در نتیجه مجموع کل هزینه های دفتر مرکزی مطرح می باشد، همچنین باید توجّه کرد که پیش بینی تک تک ردیفهای مربوطه برای یک پروژه ایکه در آینده می خواهد اجرا شود، طبیعتاً غیر واقعی خواهد بود، پس بهتر است که کل هزینه ها محاسبه شود.
طرز منظور کردن هزینه دفتر مرکزی برای یک پروژه به نسبت حجم ریالی پروژه مدّ نظر با حجم ریالی سایر پروژه های موجود و در دست اجرا خواهد بود.
با توجّه به اینکه این مطالب به صورت آموزش مطرح می شود، لذا به نظر می رسد که هر چه مفصّل تر و روشن تر مطرح گردد بهتر است، و از طرف دیگر از آنجائیکه حجم مطالب زیاد می باشد، در نتیجه سعی میکنیم در قسمت های متعدّد مطرح نمائیم.
تعیین قیمت برای ردیف های بعدی در مقاله بعدی مطرح خواهد شد.
2 comments for “تعیین قیمت یک پروژه در آموزش گام به گام متره بر آورد، گام۱۰۰، تعیین قیمت هزینه های بالا سری به روش منطقی تر ( ۱ )”