با نام و یاد خدا و برای خدا.
پندار نیک + گفتار نیک + کردار نیک = زندگی نیک.
سامان دهی دریاچه، ۷ ،
برقراری ارتباط عاطفی با دریاچه؛
روح دریاچه؛ این عبارت ممکن است برای خیلی ها غیر معقول به نظر برسد، ولی واقعیّت این است که نظریه ای وجود دارد که میگوید همه موجودات به نوعی شعور دارند و درک می کنند، و اگر دقّت کنیم متوجّه می شویم که گویا به روش خودشان با ما ارتباط برقرار می کنند، از قبیل انواع سنگ ها، کوه ها ، دریا ها و جنگل ها. هستند کسانی که به این مسئله ایمان کامل دارند، و معتقدند با طبیعت ارتباط عاطفی بر قرار می کنند.
من هم زمانی فکر می کردم که اجسام جامد مانند سنگ ها کاملاً بی جان و بی شعور هستند، ولی بتدریج با مشاهدات و بررسی و مطالعه بیشتر و با توجّه به فعل و انفعالاتی که در این اجسام ایجاد می شود به این باور رسیدم که موجود مطلقاً مرده وبی جان وجود ندارد و همه به تناسبی واجد شعور می باشند.
در مورد کوه و جنگل و دریا مسئله شعور، کمی متفاوت است؛ جنگل را درختانی تشکیل می دهند، که زنده بودنشان کاملاً قابل درک و لمس است و همچون سایر گیاهان بطور عجیبی با انسان ارتباط عاطفی بر قرار می کنند، در مورد دریا هم، با توجّه به اینکه آب مایه و منشأ حیات می باشد گمان من این است که دارای شعور است، به طوریکه مطرح شده اگر قبل از نوشیدن آب با آن ارتباط بر قرار کرده و قدردانش باشیم برایمان خیلی لذّت بخش و مفید تر خواهد بود، و اگر به این موجودات بی توجّهی شود و یا با آنها بد برخورد شود، آنها هم به نوعی عکس العمل نشان می دهند.
از همین منظر در مورد دریاچه هم علاوه بر جریانات جوّی و انسانی که اتّفاق افتاده است، احتمالاً بی توجّهی و اهمیّت ندادن عموم مردم به دریاچه در خشک شدن آن بی تأثیر نبوده است.
من فکر میکنم؛ علاوه بر اقداماتی که برای احیای دریاچه انجام می گیرد، باید به او نشان داده شود که وجودش برای ما مهم است و به او نیاز داریم، باید به او نشان دهیم که دوستش داریم و زنده بودنش برای ما اهمیّت زیادی دارد، این موضوع با فراهم کردن امکانات بازدید بیشتر و ایجاد شرایط مناسب برای شنا و آبتنی، گردش صرف و زمان بیشتر در اطرافش و حتی استفاده های درمانی از آن میسّر می گردد. همه ما به نزدیکی و ارتباط با طبیعت نیازمندیم . شاید برای درک بیشتر دریاچه بتوان برنامه های مفرح و اثربخشی تدارک دید؛ افراد علاقمند از جمله دانش آموزان می توانند به عنوان اردوی یک روزه به اطراف دریاچه بروند و سرود های دسته جمعی در کنار و برایش بخوانند، و از دریاچه بخواهند که برای همیشه زنده بماند، چون ما به وجودش نیازمندیم. در ضمن مطلوب است دانشجویان رشته های مربوطه را ترغیب به مطالعه و بررسی اوضاع دریاچه بنماییم. مطمئناً از نتایج این مطالعات جهت احیا و حفظ سلامتی دریاچه و موارد مشابه بهره و سود بسیار میتوان برد.
از دعا کردن نیز غافل نمانیم، و از خداوند و کاینات بخواهیم که برای بقای دریاچه ما را یاری نمایند.
اگر مردم ما – خصوصاً افراد محلی که به اهمیت موضوع بیشتر واقفند و حیات و مماتشان در ارتباط تنگاتنگی با این طبیعت بی نظیر و باشکوه است – به صورت خود جوش به این کارها دست بزنند و به احیای دریاچه اهمیّت بدهندمسلّماً ارگانهای مربوطه نیز با جدیت بیشتری با مردم همراه شده و نهایت تلاش خود را بکار می گیرند. (ارگانهای مربوطه عبارت از سازمان حفاظت از محیط زیست، سازمان گردشگری، سازمان آب، وزارت کشاورزی، آموزش و پرورش و سایر ارگانها ).
به امید روزی که این دریاچه به حالت اولیّه خود برگردد.
در مورد خشک شدن دریاچه حرف و حدیث زیاد است ولی اغلب باور کردنی و منطقی نمی باشد. اما با کمی دقت متوجّه می شویم که خشک شدن دریاچه به نفع هیچکس نیست، در صورتیکه ضرر آن به ضرر همگان بوده و قطعاً جبران ناپذیر است.
در مقالات بعدی در رابطه با سامان دهی زمین های اطراف دریاچه بحث خواهیم داشت، انشاءالله.
به می شویم