بانام و یاد خدا و برای خدا پندار نیک + گفتار نیک + کردار نیک = زندگی نیک در قسمت اوّل بحثی در رابطه با کنترل پروژه در جامعه ما با دخترم داشتم که لزوم کنترل پروژه تا حدودی مطرح شد. و اینک دنباله بحث: من مطرح کردم ؛ قبول دارم که امروزه کنترل پروژه در جامعه ما شعاری بیش…
دسته: خاطرات کاری
خاطره کنترل پروژه، قسمت اوّل
با نام و یاد خدا و برای خدا پندار نیک + گفتار نیک + کردار نیک = زندگی نیک خاطره ای از کنترل پروژه؛ در رابطه با متره و برآورد اعتقاد من بر این است که هر متروری بایستی با خیلی از موارد مربوط به عمران آشنایی داشته باشد، و از طرف دیگر ما ایرانیان دوست داریم از هر کاری…
فهرست مطالب؛ قسمت خاطره.
با نام و یاد خدا و برای خدا پندار نیک + کردار نیک + گفتار نیک = زندگی نیک خاطرات: ۱ – اولیّن خاطره؛ خاطره یک پروژه. ۲ – دومّین خاطره؛ خاطره ای در باره قنات. ۳ – مدیریّت و مدیریّت پروژه تشویق و توبیخ ولی اخراج نه. ۴ – سخنی چند درباره طرّاحی ساختمان؛ مواجهه با امواج. ۵ –…
خاطره تقسیم کار؛ بخش ۶؛ (پایانی)
در کتابهای روانشناسی در رابطه با خسته نکردن بیش از حد خود مطالب زیادی مطرح می گردد بخصوص آقای دیل کارنگی در این مورد تأکید زیادی دارند. من که در یکی از کتابهایش در دوران جوانی خود خوانده بودم. بار ها این مطلب را امتحان کرده ام، و نتیجه های خوبی هم از آن گرفته ام
خاطره تقسیم کار؛ بخش ۵
در مقالات قبلی در رابطه با یاد گرفتن تقسیم کار از یک مدیر قدرتمند، و همچنین آموزش دادن به روش ساده، ونوع نوع انتخاب همکاران بحث گردید، و قرار شد که در این مقاله راجع به شخصیّت مترور و محیط کار بحثی داشته باشیم؛
خاطره تقسیم کار، بخش۴
این خاطره که به عنوان تقسیم کار مطرح می باشد و در بخشهای گذشته نیز به گوشه ای از تقسیم کار اشارت گردید، بیشتر به موضوع مدیرت برمی گردد؛ که اصولاً یک مدیر خوب بایستی بلدباشد که چگونه کارهارا تقسیم کرده و از تمرکز کارها در خود و یا در یک فرد اجتناب ورزد
خاطره تقسیم کار بخش ۳
پروژه در یک منطقه کوهستانی قرار داشت، و نیاز به خاک برداری و خاکریزی داشت و زمین طبیعی آن منطقه یک نوع زمین شیستی خیلی سفت بود که خیلی به سختی کنده می شد. نوع زمین از نوعی بود که با انفجار هم با همه هزینه سنگینش چندان کاربردی نمی داشت…
خاطره تقسیم کار بخش دوم
بانام و یاد خدا و برای خدا پندار نیک + گفتار نیک + کردار نیک = زندگی نیک در بخش اول مطرح شد؛ با معماری آشنا شدم که شرکتی داشت و پروژه ساخت یک میدان تیری را از اداره مهندسی آرتش آن زمان کنترات کرده بود، ولی در نتیجه نداشتن یک فرد خبره در تهیه صورت وضعیت نتوانسته بود هزینه…
خاطره تقسیم کار. بخش اول
درابتدای شروع به کار؛در پروژه ای که خانه سازی بود و در یک منطقه نسبتاً وسیعی با محوطه سازی و کار های مربوط به محوطه سازی از قبیل لوله کشی آب، فاضلاب، تلفن، اعلان حریق، خیابان سازی و سایر تأسیسات محوطه بود، از ابتدای پروژه مشغول به کار شدم…
خاطره همیاری با بهترین دوستم بخش ۳
از جمله موارد به یاد ماندنی این خاطره اتفّاقی بود که در یکی از شبها پیش آمد؛ ما به صورت خانوادگی در تراس منزل نشسته بودیم و سرگرم صحبت بودیم و آقای مهندس از خاطرات سفرشان به آمریکا پیش از انقلاب تعریف می کردند.