با نام و یاد خدا و برای خدا
پندار نیک + گفتار نیک + کردار نیک = زندگی نیک
در بخش گذشته در بازدید از پروژه بحث شرکت در جلسه مشترک کارفرما، مهندس مشاور و پیمانکار مطرح شد، و جریان ناهار و نماز و صحبت با امام جماعت را تعریف کردم، و دنباله ی ماجرا:
بعد از ناهار دنباله جلسه مشترک در دفتر پیمانکار با شرکت هر سه ارگان، تشکیل شد که من هم افتخار حضور داشتم. بحث درباره پروژه و مسائل مربوطه ادامه پیدا کرد و من تنها شنونده بودم . اصولاً مطالبی که مطرح می شد ارتباط مستقیمی به من نداشت، تا اینکه در انتهای صحبت ها فلسفه حضور من در آن پروژه مطرح شد. با تشریح شخصیّت بنده و سابقه آشنایی مان توسط آن همکار قدیمی و آشنای نزدیک، دوستان حاضر در جلسه به گرمی از من اسقبال کردند و هر کدام به نوعی لطف و محبت خودشان را ابراز فرمودند. بخصوص از طرح وب سایت کنکاشی در مهندسی عمران خیلی ابراز لطف کردند.
بعد از پایان جلسه، بحث بین رئیس کارگاه و مهندس ناظر در حضور مدیر پروژه در رابطه با نصب کندانسور در محل مورد نظر و طرز نصب ضربه گیر فی مابین کندانسور و بیس پلیت توجّه مرا جلب کرد. رئیس کارگاه معتقد بود که ضربه گیر را اوّل توسط یک قطعه ناودانی به کندانسور نصب کنند و محل آنرا در بیس پلیت آماده نموده و کندانسور را مستقیماً روی بیس پلیت نصب کنند. در این موقعیت با اینکه من به هیچوجه نیّت دخالت نداشتم ولی متوجّه شدم اشتباهی دارد اتفاق می افتد، لذا با عذر خواهی عنوان کردم که به نظر می رسد که این حالت اشتباه باشد. نصب ناودانی از طریق لبه ی آن به ضربه گیر درست به نظر نمی رسد، از طرف دیگر ایجاد فاصله بین کندانسور و بیس پلیت هم منطقی به نظر نمی آید. نهایتاً قرار شد اوّل پلیتی به ضربه گیر نصب کرده و آنرا به کندانسور وصل کنند و بعد کندانسور را مستقیماً روی فونداسیون قراردهند.
در رابطه با اجرای پروژه : به طور کلی پروژه ها بخصوص پروژه های دولتی اکثراً با پائین ترین قیمت به پیمانکار واگذار می شود. و این مطلب یکی از معضلات بزرگ جامعه ما است. این مسئله در این پروژه هم مشهود بود. پروژه مورد بحث خیلی بزرگ نیست و پیمانکار هم با شناختی که من از ایشان دارم تمام تلاششان بر این بود که کار را طبق مشخصات انجام دهند. انصافاً هم در همه فعالیّت هایی که بازدید کردم تمام سعی خود را در مراعات مشخصّات فنّی به کار میبردند. ولی با توجّه به اینکه قیمت اجرای پروژه بر اساس متر مربع زیر بنائی بود لذا دست پیمانکار در خیلی موارد بسته بود. و زیاد علاقمند نبود کارهای خارج از نقشه ابلاغی انجام دهد. چون طبیعتاً در گرفتن پولش با اشکال مواجه میشدند. این مطلبی بود که مدیر پروژه در مقابل بعضی پیشنهادات من مطرح کردند و من هم حق را به ایشان دادم.
از جمله مسائلی که به علّت پایین بودن قیمت پروژه پیش می آید مطالب زیر می باشد:
از مسئول دفتر فنّی پروژه سؤال کردم چقدر سود و زیان پروژه را تحت کنترل دارید، و با توجّه به اینکه قیمت پروژه متر مربّع زیر بنایی میباشد به چه طریق این کنترل را انجام می دهید؟ سوال این بود که آیا ایشان کلیه هزینه ها را می دانند؟ چون برای کنترل سود و زیان پروژه اصولاً بایستی از تمام هزینه ها اعم از خرید ها و دستمزدها و سایر هزینه ها آگاهی داشت تا بتوان با صورت وضعیت کار انجام شده مقایسه کرد، جوابی که ایشان به من دادند باز هم برمی گشت به پائین بودن نرخ قرارداد پروژه. ایشان در جواب گفتند آری هزینه ها را دارم ولی متأسفانه ما نیروی کافی برای انجام خیلی از کارهائی که باید انجام شود نداریم. چون پروژه کشش آنرا ندارد، و خیلی از کار ها را من و رئیس کارگاه به تنهایی انجام می دهیم. در نتیجه وقتی برای این کارهای جنبی نمی ماند. یعنی پیمانکار مجبور می شود از تعداد نیروی کمتری استفاده نماید و متأسفانه در خیلی از پروژه ها از ارزانترین و کم سابقه ترین نیروها استفاده می کنند که این مسئله خود باعث ضرر پروژه می گردد. البتّه خوشبختانه این مسئله در مورد این پروژه صادق نبود.