با نام و یاد خدا و برای خدا.
پندار نیک + گفتار نیک + کردار نیک = زندگی نیک.
خلقت انسان، سلّول ( ۴ )؛
مقایسه زندگی اجتماعی انسان ها با زندگی اجتماعی سلّول ها؛
وقتی به زندگی سلّول ها که تعداد آنها خیلی زیاد است یعنی حدود هفتاد هزار میلیارد در یک بدن، می نگریم می بینیم آنها می توانند یک زندگی مسالمت آمیز با هم داشته باشند، در صورتیکه در مقابل آنها خود ما انسانها که تعداد کلّ ما حدود هشت میلیارد نفر است نمی توانیم یک زندگی خوب و مسالمت آمیز داشته باشیم نه تنها هشت میلیارد بلکه تعداد خیلی کمتر ازآن هم نمی توانیم با همدیگر زندگی آرام و مسالمت آمیز داشته باشیم. وقتی در این زمینه فکر می کنیم به دلایل زیر می رسیم؛
مقایسه رفتار انسان با سلّول؛
در مقایسه رفتار سلّول ها با رفتار خود انسان به مطالب جالبی می رسیم از قبیل؛
۱ – سلوّل ها اصولاً کاری به آینده و گذشته ندارند و به آن ها فکر نمی کند، بلکه وظایف خودشان را به نحو احسن انجام می دهند، در صورتیکه خود انسان دائم در فکر گذشته و آینده هست.
۲ – سلول ها کاملاً با تشریک مساعی زندگی می کنند و هر کدام وظیفه خودشان را انجام می دهند. ولی اکثر انسان ها به فکر بهره کشی از سایرین و سوء استفاده از دیگران هستند.
۳ – سلّول ها چشم همچشمی ندارند و هر کس به فکر انجام وظیفه خود و اجرای صحیح وظیفه خودش هست. در صورتیکه انسان ها اکثراً در حال چشم همچشمی به سر می برند.
۴ – سلّول ها خودشان را با دیگران مقایسه نمی کنند، در صورتیکه انسان ها دائم در حال مقایسه خود با دیگران هستند، غافل از اینکه هر انسان یک نفر هست و مشابه هم ندارد که خود را با آن مقایسه نماید.
۵ – سلّول ها نسبت به همدیگر حسد نمی ورزند بلکه همدیگر را یاری می دهند، در صورتیکه اکثر انسان ها همه اش در حال حسادت به دیگران هستند.
۶ – سلّول ها در فکر تلاش برای مال اندوزی برای آینده نیستند، ولی اکثر انسان ها همه اش در حال تلاش برای مال اندوزی برای آینده هستند.
۷ – سلول ها وظیفه خودشان را به درستی انجام می دهند و نگران آینده هم نمی شوند، در صورتیکه انسان ها اکثراً در نگرانی و نگرانی از آینده به سر می برند.
۸ – سلّول ها هرگز همدیگر را قضاوت نمی کنند، در صورتیکه انسان ها اکثراً در حالت قضاوت دیگران هستند.
در خلقت انسان که فکر می کنیم متوجّه می شویم که خلقت انسان خیلی پیچیده و قابل تعمّق زیادی می باشد، یعنی در مرحله اوّل فیزیولوژی انسان که فوق العاده عظیم و پیچیده هست، علاوه بر آن ابعاد دیگر انسان از قبیل سیستم درمان طبیعی بدن، سیستم روحی روانی انسان، جسم کوانتومی انسان ( هاله ها و چاکرا ها ) و حالات سفراوی و بلغمی بر اساس طبّ سنتی ایرانی، دو شاها و عملکرد و رفتار آنها در زندگی ( طبّ آیروودائی هند ) و مطالب مربوط به طب سنّتی چین در رابطه با انسان و همه آنها شمّه ای از شگفی های خلقت می باشد، که اگر خداوند یاری فرماید، در آینده و در باره آنها مطالبی خواهیم داشت، انشاءالله.