خاطره باز دید از یک پروژه. بخش ۷ و پایانی

بانام و یاد خدا و برای خدا

پندار نیک + گفتار نیک + کردار نیک = زندگی نیک

در بخش های گذشته در رابطه با محسنّات پروژه مورد نظر بحث گردید، و سپس در رابطه با نقطه ضعف های پروژه ازدیدگاه شخصی مطالبی مطرح گردید. و اینک دنباله مطالب:

ب  ۳ -در این پروژه و سایر ساختمانهای آن منطقه برای کف پنجره ها از سنگ مرمریت نازکتری استفاده شده بود، و بیرون زدگی از نما کمتر به نظر می رسید و آبچکان هم برای آنها در نظر گرفته نشده بود، که ضخامت کم در پوش کف پنجره  از نظر زیبائی جالب به نظر نمی رسید، و همچنین به دلیل تعبیه نشدن آبچکان در اثر بارندگی  لکّه هائی در نمای زیر پنجره ایجاد می شود.

ب۴ – سنگ در پوش دست انداز بام نازک در نظر گرفته شده بود در نتیجه در نمای ساختمان احساس کمبودی به نظر می رسید.

ب۵ – یک نواختی نمای ساختمان با و اینکه با سنگ خوبی کار شده بود، ولی خسته کننده به نظر می رسید.

ب۶ – در طراحی داخلی ساختمان فضا کُشی  یه چشم می خورد، به طور مثال در قسمت ورودی برای جداسازی آبدارخانه از قسمت های دیگر سازه ای با ضخامت زیاد اجرا شده بود، که از چهار طرف بسته بود در صورتیکه می شد در آن فضا رختکن، کمد و یا انباری ایجاد کرد یا به دیوار نازکتری قناعت کرد.

ب۷ – همانطور که در قسمت استفاده از نور طبیعی مطرح شد در طبقه اوّل هال بزرگی طرّاحی شده بود که هیچگونه نور گیر طبیعی نداشت، در نتیجه در صورت نبود برق غیر قابل استفاده به نظر می رسید.

همانطور که قبلاً هم یاد آوری کردم این مطالب همه استنباط ها و برداشت های شخصی من است که بدون صحبت کردن با طرّاح نقشه ساختمان مطرح کردم و مطمئناً طرّاح با توجّه به دیدگاه ها و خواسته های کار فرمای خود طرّاحی نموده است.

نا گفته نماند که متأسفانه اکثر این موارد در اکثر پروژه ها به چشم می خورد.

منتهای مراتب باید توجّه کرد؛  اکثراً تلاش می شود که هزینه ها حتی المقدور در سطح پایینی انجام شود، در صورتی که ما دارای کشور ثروتمندی هستیم، آیا نباید قسمتی از این ثروت خدادادی هزینه آبادانی کشور مان با در نظر گرفتن زیر بنای قوی تر و ظاهری آراسته تر  شود؟…. پایان